استعمار دزفول توسط صوفیان
آیت الله محسن اراکی
این واقعیتی است دارم عرض می کنم ، حتی روحانیون فعال شهر هم حضورشان ضعیف شده و در نتیجه حاکمیت دراویش بر شهر ،نه تنها ائمه اطهار بلکه عرفای راستین همیشه با این جریان دکان داری ، یعنی جریان صوفی گری خانقاهی ِ فرقه ای همیشه مبارزهمی کردنداینها دشمنان اینها بودند . آنها با زور خانقاه را ساختند نه با قانونساختن خانقاه بر خلاف قانون بوده ، برخلاف قانون ، آنها با زور خانقاه را ساختند نه با قانون و بر خلاف قانون بوده است ... تخریب خانقاه یک وظیفه شرعی است ... همین اداره اطلاعات ما ، نواری آورد از رئیس یکـــی از همـــــیـــن صوفیه ،صدای خودش بود و من میشناسمش ، داشت صحبت میکرد با خانم یکی از مریدانش ، با زنش ،میگفت من تو را توی حمام که لخت بودی !! یعنی میخواست بگه من خیلی عارفم !! تو حمام کــه لخت بشی از پشت دیوار تو را میبینم (خنده حضار ) اینجوری بـــا زنشان حرف میــزنند !![این را ] شیخــشان گفت قطبشان گفــت ، مرشدشان را محرم زنان زنانشان می دانند اصلا ً اینها اهل خمس و زکات و اینها نیستند آنچه مرشدشان می گوید به آن عمل می کنند یعنی مرشدشان را جای پیغمبر می دانند !! [البته قطبشان را بالاتر از پیغمبر می دانند چون پیغمبر از خــودش چیزی نمی گفت «ما ینطق عن الهوی وحی یوحی » پیامبر خلـــاف قرآن و خلاف وحی چیزی نمی گفت ] اگر مرشدشان بگوید نمــاز نخوانید نمی خوانند ، اگر مرشدشان بگوید حج نرویدحج نمیروند!! همه آنها اینجـوری هستند حتی ذهبیه هم ،اینها اختصــــاص به فِرَق خاصی ندارد اینها معتقد به ولایت تام مرشد هستند ،یعنی مرشد جای پیغمبراکرم است و این به تمام معنا است [البته به قول علامه کمالی دزفولی ،دراویش به خاتمیت پیامبر معتقد نیستند ، شناخت قرآن ص514] اختلاف اصلی ما هم بر سر همین است همه شان قائل به ولایت مطلقه مرشدند یعنی به جای امام زمان و به جای پیغمبراکرم !! و می گویند مرشد ما مستقیما ً با خدا ارتباط دارد !!!! قطب و دیداربا خدا!! یکی از آقایون تعریف می کرد ،گفت پارسال حج بودم وگفت یکی از روحانیون ِ کاروان دزفولی ،نقل می کرد که تـوی این کاروان یک آقایی بود معلوم شد این آقا یکی ازصوفیه اســت ، و میگویــدخلاصه این درویش موی بلندی داشت و ما مـدام به او میگفتــیم : همه فقها می گویند که حج ِ اول ،فرد باید با تیغ بعد از مراسم منا سرش را بتراشد ، میگفت آن درویش قبــول نکرد ، آن درویـــش میگفت حاج آقا گفتی ولی من به وظیفه خودم عمل میکنم ، بعد ما حساس شدیم این کیست ، بعد پرسیدیم همسفرهای ما گفــتند : بابا این آقا از مرشدان صوفیه است،خیلی مرد مهمی است توی مملکت،دائما ً با او تماس می گویند التماس دعا اونجا از خدا برای ما طلب بخشش کن ،بعد آن درویش می گفت : من خدا را ،خودخدا را دیدم ،آمد ســـراغ من!!! یک روز ،اول ِ صبــح ،در خانه را می زند ،این دیگر از پیغمبر و امام زمـــان گذشـته (خنده ی حاضران در جلسه ) بعد دیدم یک جوان خشگلی و زیبایِی لخـت وعور هیچ چی نداشـت ، گفتم تو کی هستی گفت خود خدا هستم دارم به تو وحی میکنم بِرَوی مکه ، بیا انجا ما را ملاقــــات کن !!!وضع اینها [صوفیه ]اینجوری است !!! این مطلب را که عرض میکنم آن آقا هست [ اســــمش را گفتند ] آن روحانی کاروان هم هست . [ البته برخی از بزرگــــان صوفیه ادعای خدایی هم کردند !! ] آیت الله محسن اراکی در ادامه افزودند :حالا باید این روند ادامه پیدا کند ، تا مسئولین شهر ، عقل توی سرشان بیاید و به وظیفه شان عمل کنند. مگر در قم و بروجرد و اصفهان خانقاه ها خراب نشد ؟اینجا از قم که کمتر نیست چرا باید از قم کمتر باشد اگر قم در سطح کشور ،شهر مذهبی ِ محوری است دزفول هم در سطح استان لااقل ،شهر مذهبی استان است . اگر این کار را انجام ندهید و اگر تصوف و درویشگری از دزفول ریشه کن نشد ،در همه استان خوزســـتان اینـــها شبکه هایشان رشد می کند ، اگر بخواهیم در استان از ایـــن حرکت جلوگیری بکنیم ، باید از دزفول ،از این حرکت جلوگــــیری بشود .[از طرف دیگر ،دزفول محل هجوم انواع فرقه های تصوف خواهد شد و تبدیل به دارالدراویش می شود کما اینکه تازگی ،فرقـه گنابادیه هم در دزفول فعال شده است ] چـــــرا ؟ اگر در قم جائزاست ،اگر در قم مشروع است تخریب خانقاه ،چرا در دزفول خراب نمی شود ؟؟! منتها فرقش این بود که نهادهای آنجا ، نهادهای دیگر هم ، چون با روحانــیت هماهنـــگ بودند ،چون با روحانیت هماهــــــنگ بودند ، آنها هم از مردم حمایــــت کردند ، نهادهای اینجا با مردم هماهنگ نیستند اگر با مردم هماهنگ باشند ،باید همین حرفی را که مردم می زنند آنه هم بزنند.