آتش زدن مردم
سه شنبه شب 25/1/87 با ایجاد درگیری درب خانقاه ذهبیه احمدیه ، اعتصابی درب کلانتری 11 با اجتماع امت حزب الله برگزار شد که تا ساعت 2:30 بامداد به طول انجامید .
پنج شنبه 27 فروردین بعد از دعای کمیل ساعت 11:45 دقیقه شب ، اعتصاب و اجتماعی با حضور جمعیت زیادی ، در حیاط آستانه سبزقبا بر علیه صوفیه و خانقاه ،برگزار گردید و با قرائت قطع نامه ای به پایان رسید بند اول این قطع نامه ضد خانقاهی در اعتراض به مرگ مشکوک و سوختن یک جوان در خانقاه ذهبیه احمدیه بود که مردم خواستار پیگیری و دستگیری عاملان این جنایت شده بودند . قرائت بند های این قطع نامه با تکبیرهای کوبنده مردم و مرگ بر ضد ولایت فقیه ، مرگ بر امریکا ، مرگ بر انگلیس، مرگ بر منافقین خائن و مرگ بر اسرائیل همراه بود .
در حالی که بند های پایانی قطع نامه قرائت می شد صدای آژیر توجه مردم را به خود جلب کرد ناگهان سکوتی جمعیت را فرا گرفت... خواندن قطع نامه ادامه داده شد . صدای آژیر مربوط به دو آمبولانس از فوریت های پزشکی 115 دزفول بود که فردی را که عده ای ضد انقلاب ، آتش زده بودند به بیمارستان گنجویان انتقال دادند این فرد در کوچه ای پاینتر ازز سبزقبا با ریختن بنزین بر وی و آتش زدن او ، دچار سوختگی شده بود .
مردم در اجتماعی در سبزقبا برگزار شد ، داشتند محکوم می کردند جنایت سوختن فردی در خانقاه را را که ضد انقلاب ، دو نفر دیگر را آتش زد .
ماجرا به این صورت است که عده ای ضد انقلاب ، در موقع اجتماع مردم بر علیه خانقاه و دراویش ، دو نفر را آتش زدند. الحمد الله یکی از آن دونفری که به آتش کشیده شد جان سالم به در برد . وی فردی بیخانمان است که گوشه ای ، کنار خیابان خوابیده بود و از همه جا بی خبر و چند پتو رویش گذاشته بود ، در خواب بود که ناگهان متوجه شده دارد می سوزد و با کمک اهالی محل ، آتش خاموش شده و الحمدلله هیچ گونه صدمه ای ندید ، اشرار بر روی وی بنزین پاشیده و وی را آتش زده بودند که اهالی محل سریعاً متوجه شده و آتش را خاموش کردند .
همچنین افرادی ضد انقلاب و ضد مردم ، یک نفر دیگر را نیز در کوچه پایین تر از سبزقبا به همین شکل آتش زدند که متاسفانه دچار سوختگی شده و سریعاً توسط فوریت های پزشکی 115 به بیمارستان گنجویان منتقل و از آنجا به اهواز اعزام شده است .
بالاخره مار از لانه اش بیرون آمد ، بالاخره باطل از پوسته خود خارج شد ، بعضی ها گور خودشان را با دست خودشان کندند و بالاخره خود را رسوا نمودند ، آن روی سکه ی بعضی ها را مردم دیدند .
این افراد یاغی و ضد انقلاب و منافق خواستند با آتش زدن دو نفر اعتصاب و اجتماع مردم بر علیه خانقاه را سرکوب نمایند ، ضد انقلاب می خواست رعب و وحشت در مردم ایجاد کند . آتش زدن دو نفر جنب سبزقبا در واقع تهدید و ترساندن مردم بود ، برای جلوگیری از تخریب خانقاه .
غافل از اینکه با این کارها بیشتر مردم را خشمگین کرده و انگیزه بیشتری به مردم برای تخریب خانقاه می دهند و به قول معروف با دست خودشان گور خودشان را کندند . جاء الحق و ذهق الباطل ، حق می آید و باطل رفتنب است .
به نظرتان چه کسانی از اعتصاب در سبزقبا که علیه خانقاه و دراویش برگزار شد ، به خشم آمدند ؟؟ چه کسانی احساس خطر کردند؟؟